عکسهای خصوصی مریم معصومی
مریم معصومی (زاده ۲۴ اسفند ۱۳۶۵ در تهران[۱]) بازیگر ایرانی است.
ورود به عرصه بازيگري
سال 88 فارغالتحصيل شدم و نشستم 8 ماه شديد براي فوق ليسانس علوم سياسي خواندم. مطمئن بودم كه سراسري قبول ميشوم و به همين خاطر اصلا در دانشگاه آزاد شركت نكردم و الان پشيمان هستم! سراسري شبانه شهرستان قبول شدم. يك ترم ثبتنام كردم ولي بعد بازيگري را ترجيح دادم به اينكه دو روز بروم شهرستان و برگردم. انصراف دادم و فوق ليسانس روي هوا ماند! اولين بار در سال 88 بدون هيچ دوره و كلاسي در تله فيلم «كادوي در به در» يوسف تيموري 4، 5 سكانس بازي كردم.از زماني كه اولين كارم پخش شد ديگر خانوادهام مشكلي با كارم نداشتند. بعد از آن در كلاسهاي استاد سمندريان ثبتنام كردم. در آن مدت كار نكردم و صبر كردم دورههايم تمام شود تا پخته جلوي دوربين بروم. بعد از آن دورههاي عكاسيام را شروع كردم.
مریم معصومی دو خواهر و دو برادر دارد و خودش آخرین فرزند خانواده شان است،زمان کودکی شیطنت خاص و شخصیت جالبی داشته ،چرا که کوچکترین عضو خانواده بود بنابراین شرایط به گونه ای بوده است که از چهره معصوم او یک شخصیت بازیگوش و شیطون که کنجکاوی های خطرناک را به دنبال داشته ساخته بود.
در آن زمان او علاقه خاصی به خوانندگی داشت و همیشه با تیپ و قیافه های مختلف و با پوشیدن لباس های جورواجور یا بستن پارچه و چادر به دور سر و تنش ساعت ها جلوی آینه برنامه های مختلف اجرا می کرد و بیشتر اوقات همین بازی های انفرادی اسباب سرگرمی اش بود.
مریم معصومی همیشه علاقه به این داشت که وارد تئاتر شده و بازی در عرصه تئاتر را تجربه کند اما هیچوقت کیس و موردی که راضی کننده باشد برایش پیش نیامده بود تا اینکه بعد از مدت ها متن چلچلا به او پیشنهاد می شود و از آنجایی که متن پر محتوا و پر وزنی بوده با یک بار خواندن منقلب می شود اما برخلاف میل باطنی اش و ترس از اینکه بخاطر بی تجربگی و تازه کار بودن شاید نتواند روی صحنه برود از تصمیم خود منصرف می شود چرا که این کار دیالوگ های خیلی بلند در حد 15 خط داشته که او را شوکه کرده بود ولی پس از اینکه انصراف خود را اعلام می کند دلگرمی های کارگردان باعث می شود دوباره راغب به همکاری شود و در نهایت کاری از آب در آمده بود که همه بینندگان راضی بودند.سخت بودن چلچلا زمانی برای معصومی خیلی بیشتر حس شد که علاوه بر مونولوگ های بلند فیزیکال بودن کار هم به آن افزوده شد که نهایتا کسانی که کار تئاتر وی را دیدند معتقد به این بودند که ما یک مریم معصومی دیگر و متفاوتی را در این نمایش مشاهده کردیم.
الگوهاي ايراني
الگويهاي بازيگري خارجي را انتخاب نميكنم، چون اعتقاد دارم در كشور خودمان اساتيد بزرگي چون آقاي انتظامي، آقاي نصيريان، آقاي پرستويي و… داريم كه نيازي نيست از بازيگران خارجي الگوبرداري كنيم. ضمن اينكه شرايط بازي در كشور ما با كشورهاي ديگر تفاوت دارد. بازي امين حيايي و باران كوثري را خيلي دوست دارم. آرزو دارم كه با كارگردانهاي صاحبنام كار كنم.
هل كار خونه نيستم
اصلا اهل آشپزي و كار خونه نيستم. در خانه دست به سياه و سفيد نميزنم! خيلي كم پيش آمده كه ظرف بشورم، مگر اينكه مجبور شوم! اما امان از روزي كه آشپزي كنم! با اين كه تجربه ندارم اما دست پختم عاليه!
عکسهای خصوصی مریم معصومی
زندگي من در چهار كلمه!
به شدت ورزش ميكنم. ورزش اصلي من شنا و بدن سازي است. زندگي من در چهار كلمه خلاصه ميشود: بازيگري، ورزش، عكاسي و خواب!
شیطنت هایش به قدری بود که حتی چندین بار منجر به صدمه دیدن او شده بود از جمله شیطنت های کودکی اش به این ماجرا می توان اشاره کرد:زمانی که یک بار برای خودش و در عالم کودکی اش خوانندگی می کرده،بر روی چهار پایه می ایستد و شیشه عطر را به عنوان میکروفون گرفته که یکهو چهار پایه میشکند و و در نهایت به شکستن دستش منجر می شود و چند روزی در بیمارستان بستری می شود.
ماجرای دیگری از شیطنت های معصومی این مورد هم یادآوری کنیم که بخاطر لجبازی و تک روی که صرفا با دوستان خود بازی نکند و مثل همیشه تنها باشد دوستانش به علت لج کردن با او با دوچرخه جلوی سر راه او می پیچند و این اتفاق باعث می شود نزدیک 7 بخیه به پایش بخورد.
او همیشه دوست داشت اسباب بازی هایش را با همبازی هایش تقسیم کند اما از آنجایی که با هیچکدام از هم سن و سالانش ارتباطی نداشت برای همین هیچوقت این موضوع برایش پیش نیامده بود و تجربه اش را نداشته است.